حکمت و چرایی غیبت
حکمت و چرایی غیبت
بعد از سیصد و اندی سال حضور یازده معصوم که از جانب خداوند برای هدایت بشری آمدند، غیبت آخرین رشته از این حلقه وصل الهی بی شک حکمتی دارد که آن هم از لسان ائمه معصومین مورد وثوق می باشد.
در این باب علامه مجلسی در بحارالانوار دلائل غیبت را در روایات مختلف چنین آورده است:
1. ترور
در كمال الدين از زراره روايت نموده كه حضرت امام صادق (عليه السّلام) فرمودند: آن جوان را قبل از قيامش غيبتى خواهد بود. عرض كردم: براى چه؟ فرمود: مى ترسد كشته شود.(6)
البته این ترس با عدم اراده خداوند به ظهور آن حضرت توأم است و گرنه او نیز مانند پدران بزرگوارش از کشته شدن در راه خدا بیم ندارد و در حدیثی دیگر با همین مضمون در كمال الدين از زرارة بن اعين روايت مي كند كه گفت: از حضرت امام صادق (عليه السّلام) شنيدم مي فرمودند: آن جوان پيش از آنكه قيام كند غيبت مي كند. عرض كردم: براى چه غيبت مي كند؟ فرمود: مي ترسد و در اين وقت اشاره به شكم و گردن خود نمود.(7)
2. نبودن بیعتی بر عهده حضرت
دلیل دیگری که در روایات برای غیبت حضرت بدان اشاره شده این است که حضرت نمی خواهند تا پیش از ظهور بیعت هیچ کس بر گردنشان باشد.
از حسن بن فضال از پدرش حضرت امام رضا (عليه السّلام) روايت مي كند كه فرمود: گویى شيعيان را به هنگامى كه چهارمین از فرزندان مرا از دست مي دهند؛ مى بينم كه دشت و دمن را می گردند و او را نمی یابند. عرض كردم: يا ابن رسول اللَّه چرا چنين مىشود؟ فرمود: براى اينكه امام آنها از نظرشان غائب مي گردد. عرض كردم: چرا غائب مىشود؟ فرمود: براى اينكه وقتى با شمشير قيام كرد، بيعت هيچ كس در گردن وى نباشد.(8)
3. غربال شدن شیعیان
یکی دیگر از دلایل غیبت امام عصر، قرار گرفتن مردم در معرض ابتلا و آزمایش الهی است تا غربال شوند و همچون طلای ناب شیعیان واقعی باقی بمانند.
در روایتی عبد اللَّه بن أبى یعفور از حضرت امام صادق (عليه السّلام) نقل می کند که از آن حضرت شنیده است که مى فرماید: «واى بر سرکشان عرب از شرّى که در پیش است، عرض کردم: فدایت گردم از عرب چه تعداد با قائم همراه هستند؟ فرمود: تعداد اندکى، پس عرض کردم: به خدا قسم از عرب کسانى که این امر را وصف مى کنند (قائل به این امر باشند) بسى فراوانند، پس آن حضرت فرمود: ناگزیر مردم باید مورد آزمایش و امتحان قرار گیرند و غربال معنوى شوند که در این صورت بیشتر نخاله از غربال خارج مى گردند.(9)
از جابر جعفی روایت می کند که گفت: به حضرت امام محمد باقر (ع) عرض كردم: فرج شما كى خواهد بود؟ فرمود: هيهات، هيهات، فرج ما تحقق نمی پذیرد مگر اين كه شما آزمایش شوید، باز هم آزمایش شوید، باز هم آزمایش شوید. اين را سه بار فرمود تا آنجا که آلودگی برطرف شود و پاکی بماند.(10)
نواب اربعه حضرت صاحب الامر (عج الله تعالی فرجه الشریف)
در طول دوران 69 ساله یا 74 ساله غیبت صغری، چهار تن از بزرگان شیعه عهده دار مقام نیابت یا سفارت خاص امام عصر (عج الله تعالی فرجه و الشریف) بودند که نام آنها بدین قرار است:
1. ابو عمرو، عثمان بن سعید: که از سن یازده سالگی در حضور ائمه قبلی (علیهم السلام) مشغول خدمت بوده است و از اصحاب مورد اعتماد امام هادی (علیه السلام) و امام عسکری (علیه السلام) محسوب می شوند. عثمان بن سعيد را عسكرى نيز گويند، زيرا وى از قريه «عسكر» سامره بوده است و او را «سمّان» هم مي گويند زيرا به خاطر پنهان داشتن منصب سفارتى كه از جانب امام زمان (عج) داشت، روغن فروشى مي كرد. رسم وى چنين بود كه شيعيان اموالى را كه براى امام حسن عسكرى (عليه السّلام) مى آوردند به وى مي دادند و او از ترس آنها را ميان خيك روغن پنهان نموده و بدين گونه به خانه امام مي رسانيد. وی در سالهای267 -260 هجری قمری منصب نیابت امام زمان (عج) را عهده دار بود.(11)
2. ابوجعفر محمد بن عثمان: وی فرزند نائب اول امام عصر (عج) است که در سالهای 305 - 267 هجری قمری عهده دار منصب نیابت خاص بود.(12)
چون محمّد بن عثمان مسافر راه آخرت شد منصب نیابت حضرت به حسین بن روح واگذار شد.
3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی: نیابت بعد از محمد بن عثمان به حسین بن روح واگذار شد و در وثاقت این فرد نزد محمد به عثمان همین بس که در روایتی که از ابوالحسن علی بن بلال آمده این است که می فرمود: محمد بن عثمان (رضى اللَّه عنه) ده نفر وكيل در بغداد داشت كه ابو القاسم حسين بن روح (رضى اللَّه عنه) هم در ميان آنها بود و همه آنها از حسين بن روح به وى نزديكتر بود.(13)
این عالم بزرگوار از سال 305 هجری قمری تا 326 هجری قمری یعنی حدود بیست و یک سال نیابت امام عصر (عج) را عهده دار بود.
4. ابوالحسن علی بن محمد سیمری: وی حدود سه سال یعنی از سال 326 تا سال 329 هجری قمری به عنوان نایب خاص امام (عج) به انجام وظیفه مشغول بود.
هنگامی که رحلت أبى الحسن السّمرى نزديك شد جمعى از شيعيان چون در أيّام مرض الموت آن مؤمن بر سر بالینش حاضرشدند و گفتند: كه يا أبا الحسن به كه وصيّت نيابت حضرت صاحب الزّمان (عج الله تعالی فرجه و الشریف) واقع خواهد شد و نائب آن حضرت بعد از شما كه خواهد بود؟ علی بن محمد گفت: در این باب اجازه ای ندارم و نميتوانم كه أحدى را بدون اذن آن حضرت نائب قرار دهم. يقينا آن امام جنّ و بشر در اين أمر خواهد بود و آن بر شما بيّن و ظاهر خواهد شد.(14)
بنابراين غيبت تامه همان است كه بعد از درگذشت سيمرى به وقوع پيوست و همچنان ادامه دارد.
بعد از شروع غیبت کبری و اتمام نیابت نواب خاصه حضرت، شيخ صدوق در كتاب اكمال و شيخ طوسى در كتاب غيبت؛ و طبرسى در احتجاج به سندهاى صحيح از حضرت صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه و الشریف) نقل مي كنند كه در جواب سؤالهاى اسحاق بن يعقوب نوشتند: و اما حوادث و اتفاقاتى كه رخ مي دهد به راويان حديث ما رجوع كنيد كه آنان از جانب من بر شما حجت هستند و من حجت خدا هستم؛ فارجعوا الى رواة حديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجة اللّه. (15)
نواب خاص دوره غیبت صغری در غیاب امام به انجام برخی وظایف مشغول بودند که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: آنها زدودن شک و حیرت مردم درباره تولد امام زمان (عج)، حفظ امام از خطراتی که او را تهدید می کند از راه پنهان داشتن مکان او، پاسخگویی به پرسشهای فقهی و اعتقادی مردم، مبارزه با مدعیان دروغین نیابت، آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت کبری، کمک به نیازمندان و توزیع وجوه شرعی.